به جای غرق شدن در اقیانوس محتوا، در فهم نکات عمیق، غرق شوید!
بیشتر از کمبود اطلاعات در خرواری از اطلاعات اضافی گیر افتادهایم. گاهی این محتوای اضافی به حدی زیاد میشود که از پیدا کردن محتوای مفید در این آشفته بازار منصرف میشویم و ترجیح میدهیم از مطالعهی برخی منابع صرف نظر کنیم. حتی اگر مطالعه کنیم طولی نمیکشد که نکات کلیدی را در ذهنمان گم کنیم و از غرق شدن و عمیق شدن در آن نکته غافل شویم.
به همین منظور در این مقاله نکات کلیدی و تاثیرگذار بخش دوم کتاب "ای کاش وقتی 20 ساله بودم میدانستم" را مورد بررسی قرار میدهیم. امیدوارم این نکات بتوانند تاثیر عمیقی در زندگی شما بگذارند.
*عامل کلیدی موفقیت این است که اگر پس از گذشت چند هفته از آغاز کار هر پروژه حس کنید که احتمال موفقیت آن بسیار ناچیز است، قاطعانه آن را رها کنید.*
*در کتابی تحت عنوان احمقها حاکم نمیشوند گفته شده که:« گرچه بسیاری از مردم میدانند هزینههای مصرف شده نباید در تصمیمگیری نقش داشته باشد، با وجود این آنان تحت تاثیر این استدلال غیر معقول که چون برای راهاندازی کسبوکارشان وقت، تلاش و درد و رنج فراوانی را متحمل شدهاند، باید به هر قیمتی دستاوردی مهم و ارزشمند عاید کنند.»*
*از سالهای اولیهی حیات به ما آموختهاند که رها کردن حرفه یا به قولی عقبنشینی از کار حاکی از ضعف است. حال آنکه در بعضی موارد درست عکس این استدلال درست میباشد. گاه کنارهگیری یک ضرورت و یکی از ارکان موفقیت محسوب میشود.*
*باب ساتن در کتابش تحت عنوان ایدههای عجیبی که موثر واقع میشوند میگوید:« بها دادن صرف به موفقیتها ممکن است نوآوری را از ریشه بخشکاند. زیرا روحیهی ماجراجویی سرکوب شده و افراد به محافظهکاری گرایش پیدا میکنند.»*
*روبهرو شدن با شکستهای بزرگ بهتر از بهرهمندی از موفقیتهای کوچک و حتی متوسط است.*
*میل و اشتیاق در هر زمان و هر مکان صاعقهای است که شما را از جا میپراند و به سوی هدفهایتان سوق میدهد.*
*اطرافیانمان درباره نقشهایی که انتظار دارند به عهده گیریم به صراحت و یا در لفافه اظهار نظر میکنند و ما ناخودآگاه همان خط را دنبال میکنیم.*
*در باطن ما غرایز وصفناپذیری وجود دارد که بهطور خودکار سرگرم کار است. هنگامی که با انتخاب آگاهانهی اندیشههای خود، تسلط بر ذهن را میآموزیم خود را با این قدرت متحد میکنیم.*
*بیشتر مردم نقشهایی را که در زندگی به عهده دارند به اندازه کافی ارزیابی نمیکنند. از این واقعیت غافل هستند که عدم ارزیابی دورهای و گاه به گاه یکی از عواملی است که آدمی را از پیشرفت باز داشته و موجب میشود که در زمینههای گوناگونی زندگی در جا بزنند.*
*اگر قصد دارید هنگام خردسالی فرزندانتان دست از کار بکشید، راهی برای فعالیت محدود و حاشیهای پیدا کنید تا مهارتها و اعتماد به نفستان برای بازگشت به کار تمام وقت خدشهدار نشود و این کار به اشکال مختلف انجام پذیر است. از کار کردن پاره وقت در مشاغل سنتی گرفته تا کارهای داوطلبانه.*
*حقیقت امر این است که حتی وقتی تصور میکنیم شانس و اقبال به ما رو کرده به خاطر تلاش و تکاپوی فراوان آن را به سوی خود جذب میکنیم.*
*هرچه بیشتر بکوشی خوششانستر میشوی.*
*شانس پا به پای ما حرکت میکند تا آن را به چنگ آوریم و بیشتر اوقات متاثر از سستی و کاهلی به آن پشت پا میزنیم و موقعیتهای بکرو پویا را در نطفه خفه میکنیم.*
*هرگاه ذهنتان را به طور کامل روی اهدافتان متمرکز کرده و با تمام قوا در راه تحققشان کوشش کنید، بیگمان ورق تقدیر برخواهد گشت و اوضاع بر وفق مرادتان پیش خواهد رفت.*
*دنیا مملو از درههایی است که میتوان با گذشتن از آن با طیف وسیعی از فرصتها روبهرو شد. تنها باید به باز کردن این درها میل و رغبت نشان داده و بهای آن را تمام و کمال بپردازید.*
*تام کلی نویسنده کتاب هنر نوآوری میگوید شما هر روز باید مانند فردی که به یک کشور خارجی سفر میکند برای مشاهداتتان وقت بگذارید، دربارهی اوضاع و شرایط پیرامونتان در بحر تامل فرو روید و از رویت اشیا و رویدادها چیزی بیاموزید.*
*شما هرگز نمیدانید تجربیات و مهارتهایتان چه وقت گره از مشکلاتتان باز میکند. ذهن گشوده و کنجکاو استیو جابز به وی امکان داد دانش و تجربیات گوناگون را صرف نظر از منافع کوتاهمدتشان ثبت و ضبط کرده و بعدها به شیوهای نو به کار گیرد.*
*هرچه دامنه تجربیات و دانشتان وسیعتر باشد منابع بیشتری برای استخراج در دسترس خواهید داشت.*
*ایدهها مانند ویروس سرخک هستند. زیرا به سرعت سرایت پیدا میکنند. بنابراین برای دستیابی به ایدههای ارزشمند باید با افرادی مجالست و همنشینی کنید که از این موهبت بهرهمندند.*
*جعبه ابزار موفقیت ساز و برگهای فراوانی دارد. از جمله توجه به فرصتهای طلایی که گاه و بیگاه خودنمایی میکنند، بهرهبرداری کامل از رویدادهای اتفاقی، توجه کامل به دنیای پیرامون خویش، برقراری ارتباط هر چه بیشتر با افراد و تلاش برای سازنده و مثبتتر کردن هرچه بیشتر این تعاملها. به هرحال بخت و اقبال زمانی به سراغتان میآید که موقعیتهای بد را به خوب و وضعیت خوب را به بهتر مبدل کنید.*
*جهان از نظر وسعت جغرافیایی بسیار کوچک است. بنابراین بسیار مهم است که دوستی و صمیمیتتان را برپایهای محکم استوار ساخته و روابطتان را با افراد خدشهدار نکنید. ولو اینکه آنان در حقتان ناجوانمردی کرده و موجبات تکدر خاطرتان را فراهم کرده باشند. زندگی بر این مدار نمیچرخد که هیچ رابطه بدی در آن وجود نداشته باشد. به بیانی دیگر قرار نیست شما همه را دوست داشته باشید و یا همه از شما خوششان بیاید. بنابراین از جبههگیری و دشمنتراشی سخت برحذر باشید.*
*ارتباطات شما با فرد دیگر به منزله قطره آبی است که به استخری وارد میشود. هر چه روابطتان با آن فرد افزایش یابد، حجم و عمق آب استخر زیادتر میگردد. ارتباطات مثبت به منزلهی قطرات تمیز و شفاف و برخوردهای منفی در حکم قطرات قرمز بوده و واضح است که تاثیر این دو یکسان نیست.*
برای مشاهده قسمت سوم خلاصه کتاب ای کاش وقتی بیست ساله بودم میدانستم، سورنا آکادمی را دنبال کنید.
0 نظر