| توسعه فردی |

چگونه به عنوان داروساز برند شخصی خود را ارتقا دهیم؟

چگونه به عنوان داروساز برند شخصی خود را ارتقا دهیم؟

خواه یک داروساز صاحب داروخانه مستقل باشید یا در بیمارستان و صنعت داروسازی کار کنید ، ایجاد حرفه نیز به معنای ساخت یک برند شخصی است.

بر اساس آخرین آمار در حال حاضر چیزی در حدود 10هزار داروخانه خصوصی در کشور وجود دارد که البته با توجه به ابلاغ ضوابط جدید تاسیس داروخانه، در حدود ۱۲۰۰ داروخانه جدید در سطح کشور مجوز تاسیس دریافت خواهند کرد. از طرف دیگر در حال حاضر حدود ۱۸۰۰۰ داروساز در کشور وجود دارد که با احتساب اینکه ۱۱۲۰۰ داروساز موسس داروخانه خواهند بود چیزی در حدود ۶۰۰۰ داروساز تا مدت مدیدی عملا امکان تاسیس داروخانه را نخواهند داشت.لازم به ذکر است به فرض ثابت ماندن ظرفیت پذیرش دانشگاه ها و تعداد دانشکده های داروسازی کشور، تا ده سال آینده به طور متوسط سالیانه ۱۲۰۰ داروساز از دانشکده های داروسازی سراسر کشور فارغ التحصیل خواهد شد و این به معنای وجود ۲۹۰۰۰ داروساز در کشور طی ده سال آینده است.این امر منجر به تعداد نامتناسبی از داروسازانی شده است که پس از فارغ التحصیلی برای ادامه کار و یا رقابت در این زمینه در تلاشند. بنابراین ، چگونه می توانیم خود را به عنوان داروساز متمایز کنیم؟ چه قدم هایی باید برداریم تا از جمع شمار بسیاری از فاغالتحصیلال این رشته متمایز شویم؟ پاسخ personal branding است.

برای ایجاد یک برند شخصی ، بر روی 3 زمینه اصلی تمرکز کنید:

 

  1. شبکه سازی Networking: روابط بسیار حیاتی است. بدون داشتن یک دوست یا مربی مناسب ، نمی توان روزهای سختی را پشت سر گذاشت .روابط اجتماعی به ما کمک می کند تا امکانات جدیدی را کشف کنیم که بعضی اوقات نمی دانستیم وجود دارد. با افراد جدید آشنا شوید و روابط قدیمی را تقویت کنید.

 

  1. شبکه های اجتماعیSocial media: رسانه های اجتماعی می توانند یک شرکت تجاری یا شخص را به سطح بالاتری برسانند. رسانه های اجتماعی مکانی عالی برای شبکه سازی است. با استراتژیک خود را در بازار عرضه کنید. با سیستم عامل های مختلف رسانه های اجتماعی مانند Facebook ، Instagram ، LinkedIn ، Twitter و YouTube آشنا شوید. نمایه LinkedIn خود را بهینه کرده و با ارتباط با همکاران ، دوستان و خود را گسترش دهید.

 

  1. آموزشTraining: اکنون زمان گسترش و استفاده از آموزش های شما برای کار در مناطق جدید است. بازار کار موقعیت هایی دارد که 20 سال پیش وجود نداشته است. امکانات جدید برای داروسازان ، مانند پزشکی عملکردی ، مدیریت دارو درمانی و صنایع دارویی ، همه گزینه های مناسب شغلی هستند. آموزش جدید بسیار مهم است. آموزش بیشتر می تواند رزومه کاری شما را بهبود بخشد ، بنابراین دنبال آن بروید.

الزامات برند های شخصی متخصصان هاروارد بر اساس پاسخ خوانندگان وبسایت هاروارد بیزنس ریویو و اولویت‌بندی مخاطبان، موارد ذیل را به عنوان الزامات برندهای شخصی معرفی کرده‌اند.
قادر به اقناع مخاطب باشد
اصالت داشته باشد
پايدار باشد
شناخته شده و مقبول باشد (اصل مشهور مقبول شدن)


برای دستیابی به این ویژگی ها می توان اقدامات زیر را انجام داد:
نوع دیدگاه خود نسبت به حرفه ‌یا شغل‌مان را تغییر دهیم
• 
عوامل وفاداری خود را ارزیابی مجدد کنیم
با خود صادق باشیم
از بزرگان بیاموزیم
زیاد آفتابی شویم
ثبات قدم و پشتکار داشته باشیم
حواسمان به نحوه‌ی انجام کارمان باشد
• 
شبکه بازاریابی خود را ایجاد و آن را مدیریت کنیم
• 
معماری اقناع و چگونگی اثرگذاری را بیاموزیم
• 
از بازخورد دیگران استقبال کنیم
• 
ارزیابی دوباره و کنترل مستمر

عوامل موثر در برندسازی شخصیت در محیط کار

 توانایی انجام کار: میزان اثربخشی و کارایی فردی در افراد مختلف متفاوت و قابل تغییر می باشد و ارتباط زیادی با انگیزه افراد نیز دارد، چگونگی انجام امور محوله، سرعت، دقت و کیفیت انجام امور در خوشنامی افراد نقش   بسزایی دارد. زمانی که فرد توانایی های خود را بروز می دهد و در سازمان به عنوان فردی توانا شناخته می گردد بیشتر مورد اعتماد مدیران قرار گرفته و فرصت ارتقا شغلی وی نیز افزایش می یابد.


اخلاق: یکی از مهمترین عوامل ساخت برند شخصی، برخورد مناسب و خوش اخلاقی در محیط کار است. همه افراد دوست دارند در کنار همکاران خوش اخلاق کار کنند زیرا به طور معمول یک سوم شبانه روز را در محیط کار سپری می کنند و این زمان چون عموماً با آغاز فعالیت روزانه همراه است و می تواند تاثیر مستقیم بر حالات روحی فرد در سایر ساعات داشته باشد، داشتن همکاران مناسب برای افراد اهمیت زیادی دارد. مدیران موفق نیز با رصد رفتار کارکنان سازمان امتیاز مناسبی در ارزیابی های خود برای خوش اخلاقی فرد در نظر گرفته و در ارتقا شغلی پرسنل  مورد استفاده قرار می دهند.


 دانش فردی: در سازمانهای هزاره سوم دانش نقش حیاتی را ایفا می نماید و مدیریت دانش از نقش های مهم مدیریتی در این سازمانها به حساب می آید. پرسنلی که بر اساس تجربه و یا تحصیلات به دانش مفید دست یافته و  می توان از این دانش در جهت پیشبرد اهداف سازمانی استفاده نمود، در سازمان جایگاه ویژه ای پیدا می نمایند و همواره نقطه اتکا همکاران و حتی مدیران سازمانی می باشند. به صورت غیر رسمی همکاران مشکلات خود را با این فرد در میان می گذارند و به صورت رسمی نیز کارهای مهم به این افراد سپرده می شود. این گونه افراد در سطوح مختلف سازمانی یافت می شوند و بر همين این اساس است که مدیریت دانش در سازمانها اهمیت پیدا نموده تا بتوان با استفاده از تمامی ظرفیت های سازمانی به حداکثر بهره وری رسید.


خوش قولی: خوش قولی از صفات پسندیده اخلاقی است که در شکل گیری برند شخصی افراد بسیار موثر است، برای اشتهار به خوش قولی در بین کسانی که با ما ارتباط دارند بهتر است همیشه به یاد داشته باشیم ” قولی ندهیم که نمی توانیم به آن عمل کنیم و به قول هایی که می دهیم عمل کنیم” ، این راهکار می تواند در خوش قولی ما بسیار موثر باشد. زمانی که افراد به خوش قولی شهره می شوند مورد اعتماد دیگران واقع شده و همکاران برای کارهای گروهی و انفرادی حساب ویژه ای روی افراد خوش قول باز می نمایند و این فاکتور می تواند باعث پیشرفت شغلی افراد گردد.


میزان همکاری و همیاری: وقتی فرد همیشه در کمک کردن به دیگران پیش قدم باشد و براي اين كار وقت گذاشته و با خوش اخلاقی جواب گوی همکاران خود باشد، بین همکاران محبوبیت پيدا كرده و میزان اعتماد پذیری وی بالا می رود. کمک کردن به دیگران تاثیر مثبتی بر ذهن افراد باقی خواهد گذاشت و ماندگاری این حس می تواند ارزش برند شخصی افراد را بالا ببرد.


 قابلیت کار گروهی: با توجه به اهمیت کار گروهی در فعالیت سازمانهای امروزی، مدیران همواره قابلیت مشارکت افراد در کارها و ماموریت های گروهی را زیر نظر داشته و برای افراد موثر در گروه که بهره وری فردی آنها باعث هم افزایی بیشتر در کارهای گروهی می گردد، ارزش ویژه ای قائل می شوند و در ارتقا شغلی افراد نیز این عامل را مد نظر می گیرند.


 اعتماد پذیری: اعتماد پذیری خود شامل مجموعه ای از عوامل مختلف می باشد که حس اعتماد را در بین همکاران یک فرد نسبت به وی تقویت می نماید. عواملی مانند راز داری، میزان همکاری و همیاری، کمک به دیگران، نحوه انجام امور، خوش قولی و سایر موارد که می توانند به وجود آورنده حس اعتماد در بین همکاران گردد.


میزان توانایی در برقراری ارتباط: قدرت برقراری ارتباط در افراد مختلف متفاوت است و خصوصیات شخصیتی افراد در میزان برقراری ارتباط با دیگران موثر است. مثلاً افراد برون گرا معمولاً در این امر موفق تر از افراد درون گرا می باشند. در محیط کار برخورد مناسب و دوستانه با دیگران می تواند باعث خوشنامی گردد. معمولاً قدرت برقراری ارتباط در افراد در شکل گیری گروه های درون سازمانی و خصوصیات رفتار سازمانی این گروه ها تاثیر دارد.
پژوهش های جدیدی که در سازمانها انجام شده نشان می دهد بیش از پنجاه درصد مشکلاتی که در سازمانها اتفاق می افتد مربوط به نرم افزار و فقدان تسهیلات نیست، بلکه مشکل ارتباطات بین فردی است. فقدان مهارت های بین فردی هزینه های بسیار زیادی از جمله هزینه های مالی، هزینه های روان شناختی و عاطفی را برای یک سازمان ایجاد می کند. بنابراین نداشتن مهارت های آموزشی می تواند هم باعث ازدياد تضاد ها و تعارض ها شود و هم به تعارض ها شدت ببخشد. همچنین ممکن است تخریب هایی را در سطوح مختلف درون و برون سازمانی در پی داشته باشد.


 قدرت مدیریت: قدرت مدیریت کارها و همچنین مشکلات پیش بینی نشده در امور شغلی نيز، نقش مهمی در ساخت برند شخصی افراد دارد و میزان اعتماد پذیری این گونه افراد را مابین همکاران و مدیران ارشد سازمان بالا می برد.


قدرت رهبری: قدرت رهبری بیشتر یک ویژگی فطری است که در برخی افراد وجود دارد كه می توانند جمع را تحت تاثیر قرار دهند. با شناسایی و آموزش صحیح این گونه افراد می توان مدیران خوبی را پرورش داد. از این نظر همیشه مورد توجه مدیران ارشد قرار می گیرند. این افراد دارای برند شخصی خاصی هستند که می توان در جهت منافع سازمان به کار برده شوند.


میزان صبر و تحمل: از ویژگی های اخلاقی و فردی می توان به میزان صبر و تحمل افراد در محیط کار اشاره کرد که در شرایط سخت کاری عامل موثری برای موفقیت در انجام امور می باشد و این موفقیت در ساخت برند شخصی افراد و بالا بردن ارزش این برند موثر است.


 آراستگی و نوع لباس: همیشه دیدن افراد خوش لباس و آراسته احساس مثبتی در بین اطرافیان به وجود  می آورد که می توان از این احساس در تقویت ارزش برند شخصی استفاده نمود.


 قانونمندی: احترام به قوانین سازمانی و پرهیز از تاثیر تصورات و برداشت های شخصی در انجام امور قانونی و مشخص می تواند به خوشنامی افراد منجر شود و همواره باید به یاد داشت که تاثیر مثبت رعایت قانون بیشتر از ناراحت شدن مقطعی بعضی دوستان و یا افراد با انتظارات فرا قانونی است.


 متمایز بودن:  تمایز داشتن با سایر همکاران می تواند افراد را بیشتر در معرض دید قرار دهد. برای متمایز بودن باید از فاکتورهای شخصیتی و رفتاری مثبتی استفاده نمود تا تاثیر بیشتری در ذهن افراد بجا بگذارد. بنابراين، اصل "تداوم" در این امر بسیار مهم است زیرا اگر این متمایز بودن به صورت مقطعی باشد نتیجه عکس خواهد داد و ارزش برند شخصی دچار سقوط ناگهانی شده و ممکن است باعث برچسب هایی مانند ریا کاری، متظاهر و فریبکار بودن و یا در خوش بینانه ترین حالت باعث شکل گیری تفکر عدم تعادل رفتاری در ذهن سایرین گردد.


هوش: هوش افراد در موفقیت برقراری ارتباط با سایرین و همچنین قدرت تصمیم گیری درست، نقش بسزایی دارد و افراد دارای IQ و EQ بالا می توانند بسیار موفق تر از همکاران خود باشند . اين افراد با اتکا به هوش خود  مي توانند برند شخصی خود را ارتقا داده و اعتماد مدیران ارشد سازمانی را بیشتر جلب نمایند و راه پیشرفت خود را هموار سازند.

10 سوالی که باید از خود بپرسید  که برند شخصی شما را تعریف می کند:

  1. ارزشهای اصلی من چیست؟
  2. من به چی اعتقاد دارم؟
  3. می خواهم دیگران در مورد من چه بدانند؟
  4. وقتی حضور ندارم می خواهم دیگران چه بگویند؟
  5. چگونه می توانم به دیگران خدمت کنم؟
  6. توانایی های منحصر به فرد من چیست؟
  7. من چه بازخوردی از مافوق خود دریافت کرده ام؟
  8. دیگران تعاملات حرفه ای خود با من را چگونه توصیف می کنند؟
  9. بیشتر به کدام حوزه (حرفه) علاقه دارم؟
  10. ...

اکنون که اجزای اصلی برند خود را فهمیدید ، شروع به کار در مورد توسعه و تمایزبرند شخصی بسیار آسان تر خواهد بود.

مراحل برندسازی شخصی

  1. مشخص نمودن هدف های کوتاه مدت و بلند مدت
  2. پیدا کردن مزیت رقابتی با دیگر رقبا
  3. تمرکز روی نقاط قوت به منظور بهره مندی از فرصت های پیش رو
  4. برطرف کردن نقاط ضعف پس از شناسایی آن
  5. انتخاب طرحی مناسب برای برند
  6. ایجاد یا تقویت وب سایت برای جذب مراجعینی که به صورت آنلاین به دنبال درمان هستند، برای رقابت با دیگر رقبا پایبندی به تعهداتی که در مدیکال برندینگ مطرح می شود
  7. با راه اندازی صفحه اینستاگرامی قوی با محتواهای جذاب (شامل نمونه کار، تجربه بیماران، ویدئوهای آموزشی و …) می توان راه ارتباطی قابل اعتمادی را برای مخاطبان ایجاد کرد که بخشی از این مخاطبان پتانسیل تبدیل به مراجعه کننده را خواهند داشت.

 

تصور نادرست در مورد مارکتینگ داروسازان

یک داروساز ممکن است فکر کند، «چرا من به مارکتینگ نیاز دارم؟ من یک داروساز هستم، من می‌خواهم از جان مردم محافظت کنم و کیفیت زندگی بیمار را بهبود دهم، نه اینکه خدمات خود را دست‌فروشی کنم، داروخانه‌داری حرفه خدمات درمانی است و از هدف بالاتری برخوردار است و فراتر از آن است که نیاز به مارکتینگ داروسازان داشته باشد، بعلاوه من می‌خواهم در داروسازی بالینی کار کنم، جایی که مارکتینگ مهم نیست. اگر این‌طور نشود، برای کسی کار خواهم کرد که افراد دیگری را برای رسیدگی به همه مسائل مارکتینگ در اختیار داشته باشد، مارکتینگ کاربرد ناچیزی در کار فعلی و آینده من خواهد داشت.» تصورات نادرست زیر درباره مارکتینگ در میان داروسازان و دانشجویان داروسازی معمول است:

  • مارکتینگ، فروش است.فروش تنها یک عملکرد مرتبط با مارکتینگ است. وظایف دیگر مارکتینگ شامل پژوهش درباره نیازها و خواسته‌های مشتری، توسعه راهبردها، نگه‌داری سوابق مشتری، تحویل محصولات و خدمات، تأمین بودجه، تبلیغ، قیمت‌گذاری و پایش رضایت مشتری می‌شود. فروختن تکمیل یک فروش است. مارکتینگ نه‌تنها فروش، بلکه فعالیت‌های قبل و بعد آن را نیز پوشش می‌دهد. فعالیت‌های مارکتینگ می‌تواند پیش از شناسایی یک نیاز شروع‌شده و تا زمان طولانی پس از ارضای نیاز ادامه یابد.
  • مارکتینگ بد است.بعضی از منتقدان، مارکتینگ را به اینکه ذاتاً بد است متهم می‌کنند، زیرا سبب اقدامات ناخوشایند اجتماعی مانند مصرف زیاد و اسراف، افزایش دورریز و خرید محصولاتی که بدون آن‌ها زندگی مردم بهتر است، می‌شود (برای مثال، سیگار). اگرچه بیان اینکه مارکتینگ می‌تواند سبب تشویق اعمال منفی اجتماعی شود درست است، ولی مارکتینگ می‌تواند برای تشویق رفتارهای مثبت نیز به کار گرفته شود؛ برای مثال، از مارکتینگ برای تشویق پیشگیری از ایدز، ترک سیگار، کنترل جمعیت و رفتارهای پیشگیرانه بهداشتی دیگر استفاده‌شده است. اگرچه ممکن است ما مارکتینگ بعضی از محصولات را دوست نداشته باشیم (برای مثال مشروبات الکلی و سیگار)، ولی شیوه‌های مارکتینگ اخلاقی برای اجتماع سودمند است.
  • متخصصین خدمات درمانی نیازی به مارکتینگ داروسازان ندارند.اگر به متخصصان موفق خدمات درمانی توجه کنید، خواه پزشکان، پرستاران، بینایی‌سنج‌ها، دندان‌پزشکان یا داروسازان، در هر موقعیتی، خواهید دید که آن‌ها در مارکتینگ عالی هستند. تنها ممکن است آن را چیز دیگری بنامند!
  • داروسازان استخدام شده در داروخانه شهری (مسئولین فنی) نیاز به مارکتینگ ندارند.بیشتر داروسازان استخدام شده از استقلال عمل بالایی در کار خود برخوردارند و نظارت نسبتاً ناچیزی از سوی روسایشان بر آن‌ها اعمال می‌شود. در بسیاری از موارد این داروسازان مسئول موفقیت محل کار خود به شمار می‌آیند. مدیریت بالاتر ممکن است خدمات پشتیبانی مانند تبلیغات تلویزیونی یا روزنامه‌ای یا پژوهش درباره بازار محلی را فراهم نماید، اما نهایتاً بیشتر مارکتینگ در داروخانه توسط داروسازان، از طریق خدمات و روابط شخصی که با بیماران ایجاد می‌کنند، انجام می‌شود.
  • تنها داروسازان در داروخانه شهری نیاز به دادوستد دارند.همه داروسازان نیاز به عرضه خود و ایده‌های خود دارند. داروسازان بیمارستان‌ها و مراکز نگهداری و داروسازان دولتی و ستادی نیز نیاز به عرضه برنامه‌های خود در میان پزشکان، پرستاران، مدیران، پرداخت‌کنندگان و عموم جامعه دارند. تأمین نیاز این «مشتریان» مستلزم بسیاری از همان شیوه‌های مارکتینگ داروسازان است که با بیماران به کار برده می‌شوند.

درباره نویسنده

فاطمه توکلی زاده

فاطمه توکلی زاده

در سال ۱۳۹۵ با علاقه کامل وارد رشته داروسازی شدم. یک ایده پرداز و علاقمند به تحقیق و پژوهش های علمی به خصوص در عرصه داروسازی. دو جمله محرک برای کنار زدن سختی ها و سیاهی ها برای من :"۱- صفر همیشه پایان نیست، گاهی آغاز پرواز است.۲- زندگی یک دایره است؛ پایان یک سفر، شروع سفر بعدیست."

0 نظر

ارسال نظر