| توسعه فردی |

خلاصه کتاب بخواهید و به شما داده می‌شود (بخش اول)

خلاصه کتاب بخواهید و به شما داده می‌شود (بخش اول)
سما صالحی
نویسنده سما صالحی

به جای غرق شدن در اقیانوس محتوا، در فهم نکات عمیق، غرق شوید!

بیشتر از کمبود اطلاعات در خرواری از اطلاعات اضافی گیر افتاده‌ایم. گاهی این محتوای اضافی به حدی زیاد می‌شود که از پیدا کردن محتوای مفید در این آشفته بازار منصرف می‌شویم و ترجیح می‌دهیم از مطالعه‌ی برخی منابع صرف نظر کنیم. حتی اگر مطالعه کنیم طولی نمی‎کشد که نکات کلیدی را در ذهنمان گم کنیم و از غرق شدن و عمیق شدن در آن نکته غافل شویم.

به همین منظور در این مقاله نکات کلیدی و تاثیرگذار بخش اول کتاب "بخواهید و به شما داده می‌شود" را مورد بررسی قرار می‌دهیم. امیدوارم این نکات بتوانند تاثیر عمیقی در زندگی شما بگذارند.

 

*وقتی شیوه نگاهتان به چیزها تغییر کند، چیزهایی که به آنها مینگرید هم تغییر میکنند. تغییر دنیایی جدید را جلوی چشمتان میبینید و تجربه میکنید. این دنیا توسط منبعی از انرژی خلق میشود که میخواهد به آن دوباره متصل شوید و  زندگی غرق در خوشبختی را تجربه کنید.*

*اگر چیزی هست که میخواهیدش اما الان ندارید و توجهتان را روی وضعیت فعلیتان قرار دهید که آن را ندارید، قانون جذب با ارتعاش نداشتن آن منطبق میماند و در نتیجه همچنان آن چیزی را که میخواهید، نخواهید داشت.*

*کلید رسیدن به چیزی که آرزویش را دارید این است که به هماهنگی ارتعاشی با چیزی که آرزویش را دارید، برسید. آسانترین راه برای رسیدن به هماهنگی با آن چیز، این است که تصور کنید آن را دارید، جوری رفتار کنید که انگار به آن رسیدهاید، افکارتان را به سمت لذت بردن از داشتن آن چیز سوق دهید و وقتی آن افکار به عمل درمیآورید و شروع به تولید پیگیرانهی ارتعاشات میکنید، در وضعیتی قرار میگیرید که به آن چیز اجازه میدهید در زندگیتان اتفاق بیفتد.* 

*به چیزی که فکر کنید، میرسید، چه آن را بخواهید، چه نخواهید.*

*اگر عمدا به چیزهایی که نمیخواهید، فکر کنید، تجربهی زندگیتان آن چیزها را بازتاب میدهد.*

 

مثبت نگری به جای منفی نگری بر اساس قانون جذب

 

*وقتی به چیزی ارج مینهید، در حال برنامهریزی هستید. وقتی نگران چیزی هستید، در حال برنامهریزی هستید. نگرانی یعنی استفاده از تخیل برای خلق چیزی که نمیخواهید.* 

*هیچ اتفاقی در زندگیتان نمیافتد، مگر آنکه خودتان آن را از طریق فکرتان به زندگیتان راه داده باشید.* 

*اگر اغلب وقتها به خوششانسی همسایهتان حسادت کنید، خواستهتان برای بهتر شدن اوضاع مالی به سوی شما نمیآید. چون ارتعاش خواستهتان و ارتعاش حس حسادت با هم فرق دارند.

نمیشود چیزی را بخواهید و توجه اصلیتان را روی نداشتن آن قرار دهید و بعد انتظار داشته باشید به دستش آورید. چون فرکانس ارتعاشی نداشتن آن چیز با فرکانس ارتعاشی داشتنش خیلی فرق دارد.* 

*هرچه بیشتر کنش و واکنش داشته باشید، بیشتر علایق شخصیتان را شناسایی و از خود ساطع میکنید و هرچه بیشتر علایقتان ساطع شوند، بیشتر جواب میگیرند. به معنای دقیق کلمه، یک جریان قدرتمند از انرژی منبع در زمان حال پیش پای شما گسترده است که علایق خاص شخصیتان از آن گرفته میشوند.* 

*اینکه انتظار دارید چیزهای خوب برایتان اتفاق بیفتند، نشاندهندهی میزان اجازه دادن شماست و هر میزان که حس میکنید درهای رحمت به روی شما بسته شده است و انتظار اتفاقات خوب را نمیکشید، نشاندهندهی میزان مقاومتتان است.* 

*وقتی توجهتان به چیز دیگری جلب میشود، در ابتدا خیلی قوی نیست، ولی اگر بیشتر به آن فکر کنید یا درموردش حرف بزنید، ارتعاش قویتر میشود. بنابراین با توجه کافی به هر موضوعی میشود آن را ملکهی ذهن کرد.* 

*هرچه بیشتر ذهنتان مشغول یک فکر باشد، آن فکر قویتر میشود.*

 

 درگیری ذهنی و مشکلات آن

*احساساتتان میزان همترازیتان را با منبع نشان میدهند. هرچند هیچوقت به چنان ناهمترازیای نمیرسید که ارتباطتان با منبع قطع شود، ولی فکرهایی که ذهنتان را مشغول میکنند، تاثیر زیادی روی همترازی یا ناهمترازی با انرژی غیرفیزیکیای دارند که حقیقتا خودتان هستید.*

*وقتی ذهنتان مشغول فکرهایی است که در تضاد با آن حقیقت هستند احساس  ناتوانی و اسارت میکنید. همهی احساسات در محدودهی لذت تا ناتوانی قرار میگیرند.*

*اگر در وضعیت دریافت کردن نباشید، سوالاتتان به نظر بیجواب میآیند. هرچند به آنها جواب داده شده است، دعاهایتان اجابت نشده به نظر میرسد و خواستههایتان برآورده نخواهند شد. نه به این خاطر که آرزویتان شنیده نشده است، بلکه چون ارتعاشتان با آن جور نیست. در نتیجه به آن اجازه ورود نمیدهید.*

*چون سالها به بیپولی فکر کردهاید، موقع فکر کردن در مورد پول، انتظارتان از موفقیت مالی به حداقل مقدار خودش میرسد. بنابراین هروقت به پول یا فراوانی فکر میکنید، خلقتان یا نگرشتان خیلی زود به ناامیدی، نگرانی یا خشم تغییر پیدا میکند.*

*تمرکز، قانون جذب را فعال میکند.*

 

تمرکز در قانون جذب

 

*شما به این دنیا نیامدید تا دنیای بهم ریخته را درست کنید. چون انرژی منبع غیر فیزیکی در تجربه فیزیکیتان نشان داده میشود. تجربهی فیزیکیتان واقعا پیشانی و پیشرو فکر است و وقتی در حال تنظیم کردن تجربهی خلق کردن و رقم زدنتان هستید، شما تصوری ورای آن چیزی دارید که تا به حال داشتهاید.* 

*وقتی مشتاقانه تصمیم گرفتید به این بدن فیزیکی بیایید و به این شکل خلق کنید، از موقعیت مناسب غیز فیزیکیتان متوجه شدید این دنیای فیزیکی به هم ریخته نیست و نیازی به درست شدن ندارد و به این دنیا نیامدهاید که آن را درست کنید. این دنیای فیزیکی را به صورت یک محیط برای خلق کردن و رقم زدن دیدید که شما و هرکس دیگر میتوانید در آن خودتان را به صورت خلاقانه ابراز کنید. به این دنیا نیامدهاید که سعی کنید دیگران را از کارشان منصرف کنید و به کار دیگری دعوتشان کنید. به این دنیا آمدهاید که ارزش را در تضاد، و تعادل را به صورت تنوع درک کنید.

هر وجود فیزیکی در سیارهتان در خلقکردن و رقمزدن جمعی، شریکتان است و اگر این را بپذیرید و قدردان این تنوع عقاید و باورها باشید، همگی شما تجارب آموزندهتر، راضی کنندهتر و کامیابکنندهتر خواهید داشت.*

 

برای مشاهده‌ی بخش دوم کتاب بخواهید و به شما داده می‌شود، سورنا آکادمی را دنبال کنید.

درباره نویسنده

سما صالحی

سما صالحی

سما هستم؛ دانشجوی داروسازی دانشگاه علوم‌پزشکی تهران. با داشتن روحیه‌ی کنجکاو و علاقه‌مند به یادگیری مباحث مختلف و با کسب تجربه از افراد موفق، سعی دارم مسیر زندگی‌ام را هدفنمدتر طی کنم. شجاعت را در مسیر رسیدن به موفقیت ضروری می‌دانم و معتقدم :"کسی که به اندازه‌ی کافی شهامت ندارد ریسک کند، چیزی در زندگی به دست نخواهد آورد. محمدعلی کلی"

0 نظر

ارسال نظر