برندسازی شخصی یا پرسونال برندینگ، یعنی معرفی افراد و مهارت هایشان، در واقع برندسازی شخصی روشی است که از طریق آن ویژگی های یک برند در افراد ظاهر میشود و منجر به کسب شهرت، اعتبار و پیشرفت کسب و کار میگردد.
از کدام یک بیشتر وحشت دارید؟ اخراج از جایگاه فعلی یا پیدا کردن یک کار جدید؟
کافی است سرچی در زمینهی ترس از اخراج بکنید تا مقالات زیادی را که در زمینهی حفظ آرامش هنگام اخراج کار و نحوهی صحبت کردن با کارفرما در این مواقع نوشته شده است را ببینید.
اما به یاد داشته باشید با خواندن چنین مقالاتی تنها صورت مسئله را پاک میکنید. بهجای اینکه دنبال راهکارهایی برای حفظ خونسردی خود هنگام اخراج باشید، به این فکر کنید که چرا یک کارفرما از میان باقی کارمندان دست به اخراج شما میزند؟
دکتر پیرصالحی مدیر سابق سازمان غذا و دارو پاسخ مناسبی به این سوال میدهد. در مصاحبهای که با دکتر پیرصالحی داشتیم ایشان فرمودند: «بهگونهای باشید که دیگران به راحتی نتوانند از شما بگذرند.»
دکتر پیرصالحی برای توضیح بیشتر این سخن یک داستانی را مطرح کردند که شنیدن آن خالی از لطف نیست: «زمانی که دانشجویان ما از دانشگاه فارغالتحصیل میشوند، آمادهی کار نیستند. با اینحال آنها توقع دارند صنعت به آنها در حد مدرک دکترا و لیسانس آنها احترام بگذارد.
اما صنعت داروسازی اینگونه نیست. بسیاری از اوقات صنعت، به خروج نیروهای وابسته به مدرک خود هیچگونه مقاومتی نشان نمیدهد. بااینحال ممکن است در صنعت نیرویی با مدرک دیپلم وجود داشته باشد که به خاطر اینکه کار با یک دستگاه را بهخوبی بلد است شرکت حاضر نیست آن را از دست بدهد. چراکه صنعت دنبال آدمهای متخصص است و این افراد را بهراحتی از دست نمیدهد.»
همانطور که از حرفهای دکتر پیرصالحی میتوان متوجه شد، شما بهجای اینکه به دنبال این باشید که هنگام اخراج چهکار باید بکنید، باید نیرویی باشید که آنها نتوانند شما را بهراحتی کنار بگذارند.
برای انجام این کار باید یک برند اصیل از خود ساخته باشید. اهمیت برندسازی شخصی از برندسازی تجاری نیز بیشتر است. فقط کافی است به تاثیری که برندهای تجاری خاص مانند اپل، والت دیزنی و... در ذهن ما حک کردهاند داشته باشید و این را بدانید که اگر یک برند شخصی مناسب را از خود خلق کنید تاثیر شما در اذهان عمومی فراتر از تاثیر این برندهای تجاری خاص است.
بااینحال اقیانوس پرسونال برندینگ به حدی از اطلاعات گوناگون پر شدهاست که گاهی میمانیم از کجا شروع کنیم و شاید برای شما دلهرهآور باشد که چگونه در مدت کوتاه دانشجویی یا زمان فارغالتحصیلی خود آموزشی موثر در این زمینه داشته باشید.
برای همین در این مقاله با بررسی ده قانون طلایی پرسونال برندینگ از نگاه مجلهی forbes، یک نگاه جامع و پایهای برروی برندسازی شخصی میکنیم تا بتوانید شروع یادگیری آموزش پرسونال برندینگ خود را در قالب این چهارچوب و بهطور منظمتر و موثرتری ادامه دهید.
قانون اول: همه کار بلد همه چیز نباشید.
هیچ برندی در همهچیز عالی نیست. زمانی که حرف از برندسازی شخصی میشود بیشتر مردم در تلاشند تا بهقول معروف همه کار بلد باشند. اما اگر قرار بر این باشد آن وقت برندسازی شخصی به چه دردی میخورد؟
آن چیزی که یک برند به مردم نشان میدهد تعریف خاص و ویژهای است که در درون خود دارد. با یک تعریف مشخص است که یک برند به مخاطبان خاص هدف خود دسترسی پیدا میکند و میتوانند در ذهن و قلب آنها نفوذ کند.
کوپر هریس، مدیرعامل و بنیانگذار Klickly در این زمینه میگوید:
«پیام اصلی شما چیست؟ به آن بچسبید.»
کوپر هریس با اینکه تغییرات بسیار زیادی در حرفهی خود داشته است و از یک بازیگر شاغل تا کارآفرین فناوری شغلهای متفاوتی را امتحان کرده است اما در هر بازه زمانی با تمرکز بر روی یک پیام، توانسته به جمعیت هدف خود دست پیدا کند و بتواند برند خود را برای آنها تعریف کند.
Adam Smiley Poswolsky نویسنده و سخنران The Breakthrough در این زمینه میگوید:
«بهترین برندهای شخصی بسیار خاص هستند»
همچنین نظر ژان فلیپ کامپوس مدیر فناوری و شریک Manos Accelerator در مورد این قانون این است که:
« پیام و محتوای برند خود را متناسب با یک موضوع قرار دهید تا در یک انجمن هدفدار به یاد ماندنی شوید.»
بهعنوان جمعبندی از این قانون باید بهخاطر داشته باشیم که هرچقدر برند ما متمرکزتر باشد، یادآوری این که چه کسی هستیم آسانتر میشود و زمانی که بحث استخدام یا فراخوانی برای یک موقعیت خاصی انجام میشود برند متمرکز ما بهراحتی به ذهن بقیه خطور پیدا میکند.
قانون دوم: به یاد داشته باشید که نسخههای کپی شده، هیچگاه برند نمیشوند.
شما به واسطهی شخصیت منحصر به فرد خود قابلیت برند شدن را دارید. بنابراین لازم نیست برای برند شدن از اصل خود دور بشوید. سادهترین قانون پرسونال برندینگ همین است که واقعی و معتبر باشید.
در حقیقت برای ساخت یک برند نیازی نیست به دنبال کشف مهارتهای خارقالعادهای باشید که آنها را ندارید. بلکه کافی است با کندوکاو در درون خود علایق، مهارتها و شخصیت خود را در جهت تقویت برند خود پرورش دهید.
زمانیکه تمام جنبههای مهارتی، علایقی و شخصیتی شما در یک سمت و سو قرار بگیرد، در چند کار منحصر به فرد خبره میشوید و آوازهی بلند شما در آن کارها برند شما را به مرور زمان رشد میدهد.
ویلیام هریس متخصص تبلیغات فیسبوک دربارهی این قانون میگوید:
«اصیل باشد. این ویژگی به شما کمک میکند تا در مدیریت روزانه و برنامهریزی برای برندسازی شخصی خود موفقتر عمل کنید.»
قانون سوم: شعار نگویید. داستان موفقیت پشت شعارهایتان را بگویید.
اگر برند شخصی شما داستانی نمیگوید، نیمی از مخاطبان بالقوه خود را از دست دادهاید. آلن گانت نویسنده کتاب The Creative Curve در این باره میگوید:
«موثرترین استراتژی پرسونال برندینگ در این روزها ساختن روایتی واقعی است. هیچکس دنبال تک مونولوگهای شعارگونهای که نام برند شخصی خود را فریاد میزند نیست. بنابراین داستانی را در مورد برند خود ایجاد کنید که مخاطبان شما بتوانند با آن درگیر شوند.»
یکی از بهترین راهکارها برای انتشار داستان برند خود به مخاطبان، بهرهبرداری از رسانههای اجتماعی است. رسانههای اجتماعی با امکانات مختلف به شما کمک میکنند تا از طریق ویدئو، نوشتار، ارتباط زنده، پادکست و... بتوانید داستان برند خود را برای مخاطبین هدف خود ارسال کنید.
اینکه چگونه شما از این امکانات نهایت بهره را ببرید، بستگی به ذهنیت تجاری شما دارد. برای اینکه با شاخصهای لازم برای یک ذهن تجاری بیشتر آشنا شوید به شما پیشنهاد میکنم پست اینستاگرام سورنا آکادمی با موضوع چگونه یک ذهنیت تجاری ایجاد کنیم؟ را مطالعه کنید.
قانون چهارم: ارزش برند خود را با ادعاهایی که نمیتوانید برآورده کنید، پایین نیاورید.
شاید تاثیری که ادعاهای خیالپردازانه بر روی جذب موقعیتهای مختلف و افراد دارد شما را وسوسه کند. اما باید به این موضوع توجه کنید که تا ابد خورشید پشت ابر نمیماند و اگر بخواهید برند خود را بر پایهی چنین ادعاهایی بسازید ماندگاری زیادی نخواهید داشت.
فیونا یونگ، مدیر و مربی ICF ACC، دربارهی این قانون توضیح میدهد:
«شما باید درارتباطات، جاذبهها و ظاهر خود قوام نشان دهید. تناقضات کوچک را دست کم نگیرید. این تناقضات بهراحتی میتوانند از اثربخشی برند شخصی شما کم کنند.»
قانون پنجم: با شکست رفاقت کنید.
شکست سخت است و طبیعت انسان بهطور کلی میخواهد جلوی آن را بگیرد. با اینحال، برای داشتن یک برند شخصی بالاتر از بقیه باید شکست داشته باشید. والت دیزنی از اولین تلاشهای ناکام خود برای ایجاد یک برند اینگونه یاد میکند:
«شکست باعث میشود شما از آنچه میتواند رخ بدهد آگاه باشید. آنچه رخ میدهد، هرگز به اندازهی تلاش نکردن وحشتناک نیست.»
نصیحت تیموتی هوانگ به تازهکاران این مسیر این است که:
«شما هرگز به بهترین برند دست نخواهید یافت تا وقتی که از منطقهی راحتی خود عبور نکنید و چندین بار شکست نخورید. برترین برندها همیشه از آزمون و خطاهای مکرر و شکستها ناشی میشوند و هیچ کدام ناشی از یک کمال فوری نیستند.»
قانون ششم: نفوذ کامل کافی نیست. منجر به تغییرات مثبت شوید.
اگر وبینار رهبری و راهبری سورنا آکادمی را مشاهده کرده باشید، احتمالا این جمله برایتان آشنا است. این ارتباط بین پرسونال برندینگ و خودراهبری، گستردگی و کاربردهای متنوع پرسونال برندینگ در دیگر مهارتها را به تصویر میکشد. برای همین ارتباط بین این دو علم تصمیم گرفتم قسمتی از وبینار رهبری را که به این قانون مربوط میشود را برای شما توضیح بدهم:
4 ویژگی متمایز کنندهی یک رهبر از یک مدیر
1.Authority: میتواند فرمان بدهد و دیگران از فرمان آن پیروی میکنند.
2.power: دارای نفوذ و تاثیر بسیار زیادی است.
3.efficiency: اثربخشی بالایی دارد و کارها را درست و مطابق با پروتکل انجام میدهد.
4.effective: کارهای درست را با روشهای درست انجام میدهد.
این 4 ویژگی رهبری همان ویژگیهایی هستند شما برای ایجاد تغییرات مثبت به آنها نیاز دارید. البته بهیاد داشته باشید برای انجام اینکارها لزومی نیست که در موقعیت رهبری باشید.
مهم نیست که شغلی فعلی شما چیست، چه پروژهای را پیش رو دارید، اولویتهای زندگی شما چیست و یا اکنون در حال انجام چهکاری هستید، آنچه مهم است این است که در هر لحظهای به دنبال تاثیرات مثبت بر روی دیگران باشید و بدانید این تاثیرات مثبت در طولانی مدت به رشد برند شما کمک بسیاری خواهد کرد.
قانون هفتم: منتور مسیر موفقیت خود را پیدا کنید.
موفقیت غالبا با مطالعهی روند زندگی افراد محبوب در صنعت شما و سپس اجرای آن به سبک خودتان بهدست میآید. شما میتوانید با تجزیه و تحلیل خلاقانه افراد موفق در صنعت خود به یک روند جامع و کلی برسید که میتواند نقشهی راه شما در یک برندسازی موفقیتآمیز باشد. یک مثال بارز از برندسازی مطابق با این قانون را میتوان از داستان زندگی دکتر محلاتی مدیر عامل هلدینگ داروپخش دریافت.
در مصاحبهای که با دکتر محلاتی داشتیم، ایشان بهعنوان یکی از عوامل موفقیتشان ذکر کردند:«یکی از عوامل موفقیت من، همراه بودن و دمخور بودن با آدمهایی بود که افکار بزرگتر و افقهای بازتری داشتند.» ایشان با اینکه مسیر شغلی خود را از ترجمهی بروشور در هلدینگ داروپخش شروع کرده بودند، با توجه به درسهایی که از بزرگان هلدینگ داروپخش گرفتند، توانستند به این جایگاه برسند.
قانون هشتم: برندتان را با زندگی شخصی خود آشتی دهید.
همانطور که در قانون دوم بیان کردیم، یکی از راههایی که برندسازی شخصی شما را دشوار میکند، جداسازی برند شما از زندگی شخصی شما است.
Tim Salau، بنیانگذار Mentors & Mentees در این زمینه معتقد است که:
«برند شخصی شما جلوهای معتبر از شما است و باید آنچه را که اعتقاد دارید، تقویت کند.»
بنابراین برند شخصی شما نه تنها بازتابی از کارکردهای شغلی شماست، بلکه ایدهآلهای شما و هرآنچیزی که در زندگی شخص شما وجود دارد را نیز دربرمیگیرد. برای همین لازم است برند شما با زندگی و افکار شخصی شما مطابقت داشته باشد و هر دو در جهت تکمیل یکدیگر حرکت کنند.
قانون نهم: همان داستانی باشید که سر زبانها میافتد.
هیچیک از ما نیست که تاکنون نقلی از موفقیت و داستان زندگی اشخاصی مانند بیل گیتس یا دکتر حسابی نشنیده باشد. این افراد از خود برندی ساختهاند که تا قرنها ماندگار خواهد ماند. هارون اورندورف اهمیت این قانون را در برندسازی شخصی اینگونه بیان میکند که:
«برندسازی شخصی داستانی است که افراد وقتی حضور ندارید در مورد شما میگویند.»
نکتهای که در مورد این قانون وجود دارد این است که شما زمانی میتوانید به این مرحله برسید که بتوانید تمام قانونهای قبلی را موبهمو اجرا کنید.
این قانونها مانند شبکهای بهم پیوسته و مرتبط هستند و درصورتیکه در اجرای هریک از آنها کوتاهی کنید، میتوانید کل سیستم پرسونال برندینگ خود را با اختلال مواجه کنید.
بنابراین ضروری است که تمام این قوانین را جدی بگیرید و برای اجرای هریک از آنها در زندگی خودتان برنامهای جدی را در پیش بگیرید.
قانون دهم:متوقف نشوید.
زمانی که شما پس از طی یک مسیر پر پیچ و خم توانستید برند خود را بسازید با یک سوال مواجه میشوید:
قدم بعدی چیست؟ آیا تا همینجا کافی است یا بازهم باید ادامه داد؟
هرچقدر برند شما قویتر و پربارتر باشد، موقعیتهای بهتری برای شما فراهم میشود. برای همین در قدم بعدی باید تاریخچهی کتاب برندی که از خود ساختهاید را ورق بزنید و کلمات کلیدی که از آن برای ادامهی راه نیاز دارید استفاده کنید و به مسیر برندسازی خود ادامه بدهید.
دکتر محلاتی مدیرعامل هلدینگ داروپخش درمورد این قانون میگوید: «تمام انسانها در زندگیشان یک قلهای دارند. قلهی انسانهای موفق روز آخر زندگی آنهاست.» بنابراین باید به برند سازی شخصی یا پرسونال برندینگ به چشم یک پروژهی مادامالعمر در زندگی خود نگاه کنیم که دائما در حال تکامل و تغییر است.
کلام آخر:
برندسازی شخصی تلاش آگاهانه در جهت تاثیرگذاری بر افکار و ادراکات عمومی است. برندسازی شخصی منجر به ایجاد تمایز از رقبا، افزایش اعتبار و دایره نفوذ و در نهایت پیشرفت حرفه ای می شود. در واقع برندسازی شخصی نشان دادن منحصر به فرد بودن شماست.
یادگیری برند سازی شخصی مانند یک پازل است و نیاز به کسب مهارت دارد. تمامی موارد گفته شده در این مقاله راهکارهایی کاربردی در جهت ایجاد برند شخصی شماست که با به کارگیری آنها یک گام به موفقیت نزدیک می شوید. همچنین می توانید از تماشای وبینار پرسونال برندینگ سود ببرید.
0 نظر