| توسعه فردی | | مدیریت |

استراتژی به چه معناست؟

استراتژی به چه معناست؟
سارا درجزینی
نویسنده سارا درجزینی

مبحث: مارکتینگ و بازاریابی

مقاله قبلی: چگونه تاثیرگذار سخنرانی کنیم؟

مدرسه تکمیلی: مدرسه تخصصی بازاریابی دارویی

شماره مقاله: ۵۰

کلمه "استراتژی" از کلمه یونانی "stratçgos" گرفته شده است. stratus (به معنای ارتش) و "ago" (به معنای هدایت / حرکت).

استراتژی عملی است که مدیران برای رسیدن به یک یا چند هدف سازمان انجام می دهند. استراتژی همچنین می تواند به عنوان "یک جهت کلی برای شرکت و اجزای مختلف آن برای دستیابی به وضعیت مطلوب در آینده تعریف شود. استراتژی از فرآیند برنامه ریزی دقیق استراتژیک حاصل می شود ».

یک استراتژی در واقع یکپارچه سازی فعالیتهای سازمانی و استفاده و تخصیص منابع کمیاب در محیط سازمانی برای دستیابی به اهداف حاضر است. در حالی که برنامه ریزی یک استراتژی است ، توجه به این نکته ضروری است که تصمیمات در یک واکس گرفته نمی شوند و هر اقدامی که توسط یک شرکت انجام می شود ، ممکن است با واکنش افراد آسیب دیده ، رقبا ، مشتریان ، کارمندان یا تأمین کنندگان مواجه شود.
استراتژی همچنین می تواند به عنوان دانش اهداف ، عدم اطمینان از وقایع و نیاز به در نظر گرفتن رفتار احتمالی یا واقعی دیگران تعریف شود. استراتژی طرح اصلی تصمیمات در یک سازمان است که اهداف و اهداف آن را نشان می دهد ، سیاستهای اصلی را کاهش می دهد ، و برنامه هایی را برای دستیابی به این اهداف کاهش می دهد ، و تجارت شرکت را برای انجام فعالیت تعریف می کند ، نوع سازمان اقتصادی و انسانی که می خواهد باشد ، و سهمی که قصد دارد به سهامداران ، مشتریان و جامعه کل آن بدهد.

ویژگی های استراتژی


استراتژی قابل توجه است زیرا پیش بینی آینده امکان پذیر نیست. بدون آینده نگری کامل ، شرکت ها باید آماده مقابله با حوادث نامشخصی باشند که فضای کسب و کار را تشکیل می دهند.
این استراتژی بیش از عملیات روتین با تحولات طولانی مدت سروکار دارد ، یعنی با احتمال ابتکارات یا محصولات جدید ، روش های جدید تولید یا بازارهای جدیدی که در آینده توسعه می یابند سروکار دارد.
استراتژی برای در نظر گرفتن رفتار احتمالی مشتریان و رقبا ایجاد شده است. استراتژی های برخورد با کارمندان رفتار کارکنان را پیش بینی می کند.
استراتژی یک نقشه راه کاملاً مشخص برای یک سازمان است. این مأموریت ، چشم انداز و جهت گیری کلی سازمان را تعریف می کند. هدف یک استراتژی به حداکثر رساندن نقاط قوت سازمان و به حداقل رساندن نقاط قوت رقبا است.

به طور خلاصه ، استراتژی باعث ایجاد فاصله ای بین "جایی که هستیم" و "جایی که می خواهیم باشیم" می شود.

بیانیه استراتژی یک شرکت جهت استراتژیک بلند مدت شرکت و سیاست های گسترده آن را تعیین می کند. این شرکت جهت مشخصی از جهت و طرحی برای فعالیتهای شرکت در سالهای آینده می دهد. سازندگان اصلی بیانیه استراتژیک به شرح زیر است:

هدف استراتژیک


هدف استراتژیک یک سازمان وجود وجود آن و دلیل ادامه وجود آن است ، در صورت حفظ مزیت رقابتی. هدف استراتژیک تصویری از آنچه سازمان باید فوراً درگیر شود تا به چشم انداز شرکت برسد ، می دهد. به مردم انگیزه می دهد. چشم انداز چشم انداز شرکت را روشن می کند.

قصد استراتژیک به مدیریت کمک می کند تا بر اولویت ها تأکید و تمرکز کند. هدف استراتژیک چیزی نیست ، بلکه تأثیر در توانایی های بالقوه منابع سازمان و صلاحیت های اصلی برای دستیابی به آنچه در ابتدا ممکن است اهداف غیرقابل تحقق در محیط رقابتی به نظر برسد. یک هدف استراتژیک به خوبی بیان شده باید هدفی را برای پیشبرد اهداف استراتژیک یا تنظیم اهداف و اهدافی که نیاز به کنترل حداکثر صلاحیت های سازمان دارند ، هدایت و هدایت کند.

هدف استراتژیک شامل توجه سازمان به نیاز به پیروزی است. الهام بخشیدن به مردم با گفتن اینکه اهداف مهم هستند. تشویق به مشارکت فردی و تیمی و همچنین مشارکت. و استفاده از قصد برای تخصیص مستقیم منابع.

هدف استراتژیک با تناسب استراتژیک متفاوت است به گونه ای که در حالی که تناسب استراتژیک با هماهنگی منابع و پتانسیل های موجود با محیط خارجی سروکار دارد ، هدف استراتژیک بر ایجاد منابع و پتانسیل های جدید تأکید دارد تا فرصت های آینده ایجاد و مورد بهره برداری قرار گیرد.

بیان ماموریت


بیانیه ماموریت عبارت است از نقشی که سازمانی قصد دارد با آن به ذینفعان خود خدمت کند. این دلیل فعالیت یک سازمان را شرح می دهد و بنابراین چارچوبی را ارائه می دهد که در آن استراتژی ها تدوین می شوند. این کار توصیف می کند که سازمان چه کاری انجام می دهد (یعنی قابلیت های فعلی) ، تمام کسانی که به آن خدمت می کنند (یعنی ذینفعان) و آنچه یک سازمان را منحصر به فرد می کند (به عنوان مثال دلیل وجود آن).

بیانیه مأموریت با تشریح دامنه وسیع فعالیتها ، محصولات و فنآوریهایی که برای دستیابی به اهداف و مقاصد خود به کار می برد ، سازمان را از دیگران متمایز می کند. این در مورد حال حاضر یک سازمان صحبت می کند (به عنوان مثال ، "در مورد جایی که ما هستیم"). به عنوان مثال ، مأموریت مایکروسافت کمک به مردم و مشاغل در سراسر جهان برای تحقق کامل پتانسیل خود است. ماموریت وال مارت این است: "به مردم عادی فرصتی بدهد تا همان چیزهایی را بخواهند که افراد ثروتمند خریداری می کنند." اظهارات مأموریت همیشه در سطح بالایی یک سازمان وجود دارد ، اما ممکن است برای سطوح مختلف سازمانی نیز ارائه شود. رئیس اجرایی در تدوین بیانیه ماموریت نقش بسزایی دارد. بیانیه ماموریت پس از تدوین ، در درازمدت به سازمان خدمت می کند ، اما ممکن است با رشد سازمانی و نوآوری ها مبهم باشد.

در فضای پویا و رقابتی امروز ، ممکن است نیاز باشد ماموریت دوباره تعریف شود. با این حال ، باید توجه شود که بیانیه مأموریت تعریف شده باید دارای مبانی / م originalلفه های اصلی باشد. بیانیه مأموریت دارای سه م mainلفه اصلی است: بیانیه ماموریت یا چشم انداز شرکت ، بیان ارزشهای اصلی که اعمال و رفتار کارمندان را شکل می دهد و بیانی از اهداف و اهداف.

ویژگی های یک ماموریت
ماموریت باید عملی و قابل دستیابی باشد. دستیابی به آن باید امکان پذیر باشد.
مأموریت باید به اندازه کافی روشن باشد تا بتوان اقدامی انجام داد.
این باید برای مدیریت ، کارکنان و کل جامعه الهام بخش باشد.
باید به اندازه کافی دقیق باشد ، یعنی نباید خیلی گسترده و نه خیلی باریک باشد.
این باید منحصر به فرد و متمایز باشد که در ذهن همه تأثیر بگذارد.
باید تحلیلی باشد ، یعنی باید اجزای اصلی استراتژی را تجزیه و تحلیل کند.
این باید معتبر باشد ، یعنی همه ذینفعان باید بتوانند آن را باور کنند.

چشم انداز


در یک بیانیه چشم انداز مشخص می شود که سازمان در آینده چه مکانی را می خواهد یا قصد دارد یا برای تأمین بهتر نیازهای ذینفعان باید کجا باشد. این رویاها و آرزوها برای آینده را توصیف می کند. به عنوان مثال ، چشم انداز مایکروسافت "توانمند سازی مردم از طریق یک نرم افزار عالی ، هر زمان ، هر مکان یا هر دستگاهی است." چشم انداز وال مارت این است که در خرده فروشی رهبر جهانی شود.

چشم انداز این امکان را دارد که چیزها را پیش از خودشان مشاهده کند. این س answersال را پاسخ می دهد "کجا می خواهیم باشیم". این به ما یادآوری می کند درمورد آنچه که سعی در توسعه آن داریم. بیانیه چشم انداز برای سازمان و اعضای آن است ، بر خلاف بیانیه ماموریت که برای مشتریان / مشتریان است. این در تصمیم گیری موثر و همچنین برنامه ریزی موثر کسب و کار نقش دارد. این شامل یک درک مشترک در مورد ماهیت و هدف سازمان است و از این درک برای هدایت و هدایت سازمان به سمت هدف بهتر استفاده می کند. این مقاله توصیف می کند که در دستیابی به مأموریت ، آینده سازمانی چگونه به نظر می رسد.

بیان موثر بینایی باید دارای ویژگی های زیر باشد -

باید بدون ابهام باشد.
باید مشخص باشد.
باید با فرهنگ و ارزشهای سازمان هماهنگ باشد.
آرزوها و آرزوها باید منطقی / واقع بینانه باشد.
اظهارات بینایی باید کوتاهتر باشد تا بتوان آنها را راحت تر به خاطر سپرد.

برای تحقق بخشیدن به چشم انداز ، باید عمیقاً در سازمان القا شود ، توسط همه افراد درگیر در سازمان متعلق و مشترک باشد.

اهداف


هدف یک دولت یا هدف آینده مطلوب است که یک سازمان برای رسیدن به آن تلاش می کند. اهداف به ویژه مشخص می کنند که اگر سازمانی می خواهد به مأموریت یا چشم انداز خود برسد ، چه کاری باید انجام شود. اهداف مأموریت را برجسته تر و ملموس تر می کند. آنها مناطق مختلف عملکردی و دپارتمانی را در یک سازمان هماهنگ و ادغام می کنند. اهداف خوب ساخته شده دارای ویژگی های زیر است -

اینها دقیق و قابل اندازه گیری هستند.
اینها به دنبال مسائل مهم و قابل توجه هستند.
اینها واقع بینانه و چالش برانگیز هستند.
اینها باید در یک بازه زمانی خاص حاصل شود.
اینها هم شامل اجزای مالی و هم غیرمالی است.
اهداف به عنوان اهدافی تعریف می شوند که سازمان می خواهد در طی یک دوره زمانی مشخص به آنها برسد. اینها اساس برنامه ریزی است. سیاست ها برای دستیابی به این اهداف در سازمان ایجاد می شوند. تدوین اهداف وظیفه مدیریت سطح بالا است. اهداف موثر دارای ویژگی های زیر است -

اینها برای یک سازمان واحد نیستند ، بلکه چندگانه هستند.
اهداف باید هم کوتاه مدت و هم بلند مدت باشند.
اهداف باید پاسخ دهند و در برابر تغییرات محیط واکنش نشان دهند ، یعنی باید انعطاف پذیر باشند.
اینها باید عملی ، واقع بینانه و عملیاتی باشد.

مدرسه تخصصی بازاریابی دارویی

درباره نویسنده

سارا درجزینی

سارا درجزینی

سارا هستم؛ دانشجوی داروسازی دانشگاه شهید بهشتی. در زندگی‌ام به خیلی از حوزه‌ها سرک کشیده‌ام و به خیلی چیزها علاقه دارم ولی از یادگیری چند چیز خسته نمی‌شوم؛ اقتصاد، مارکتینگ، فیلم‌دیدن و البته زبان‌های مختلف! باور دارم مهم‌تر از اینکه کجا، چه کاری انجام دهیم؛ این است که ارزشمند باشیم و ارزش بیافرینیم چرا که در نهایت به قول اندی در رستگاری در شاوشنگ "چیزای خوب هیچ‌وقت نمی‌میرند!"

0 نظر

ارسال نظر