خلاصه کتاب طرح بازاریابی برای کسب و کارهای کوچک (بخش اول)

مبحث: مارکتینگ و بازاریابی مقاله قبلی: جایگاه‌های شغلی مختلف بازاریابی و فروش مقاله بعدی: خلاصه کتاب اعترافات یک تبلیغات چی مدرسه تکمیلی: مدرسه تخصصی بازاریابی دارویی شماره مقاله: ۴۰

به جای غرق شدن در اقیانوس محتوا، در فهم نکات عمیق، غرق شوید!

بیشتر از کمبود اطلاعات در خرواری از اطلاعات اضافی گیر افتاده‌ایم. گاهی این محتوای اضافی به حدی زیاد می‌شود که از پیدا کردن محتوای مفید در این آشفته بازار منصرف می‌شویم و ترجیح می‌دهیم از مطالعه‌ی برخی منابع صرف نظر کنیم. حتی اگر مطالعه کنیم طولی نمی‎کشد که نکات کلیدی را در ذهنمان گم کنیم و از غرق شدن و عمیق شدن در آن نکته غافل شویم.

به همین منظور در این مقاله نکات کلیدی و تاثیرگذار بخش اول کتاب طرح بازاریابی برای کسب‌وکارهای کوچک را مورد بررسی قرار می‌دهیم. امیدوارم این نکات بتوانند تاثیر عمیقی در کسب‌وکار شما بگذارند.

هرگز قبل از اینکه روی کاغذ در مبارزه پیروز شوید، به جنگ نروید.

 

*به جای تلاش برای اختراع دوباره ی چرخ، از چیزهایی که به کارآمدی و اطمینان معروف هستند، الگوبرداری کنید.*

 

*دانستن و انجام ندادن، با ندانستن فرقی ندارد.*

 

*تمام شدن اکسیژن واقعا افتضاح است! پول همه چیز نیست. ولی در حد اکسیژن مهم است.هیچ چیز کسب و کار را سریع تر از نبود اکسیژن از بین نمی برد.*

 

 

*برای زندگی در شرایط غیر ممکن نیاز به عکس العمل راننده‌های گرند پریکس، ماهیچه‌های هرکول و مغز انیشتین ندارید. صرفا نیاز است بدانید چه باید بکنید.*

"آنتونی گرین بک در کتاب نجات"

 

*اصلی‌ترین اشتباهاتی که اکثر صاحبان کسب‌وکار انجام می‌دهند:

آن‌ها از کار کردن برای رئیس احمق، به سمت رئیس احمق شدن پیش می‌روند.*

 

*اگر بخش فنی کاری را که انجام می‌دهید به خوبی بلد باشید، به این معنی نیست که در کسب‌وکاری که آن کار فنی در آن انجام می‌شود هم توانا باشید.*

 

*صاحبان کسب‌وکار شاید مهارت‌های فنی زیادی داشته باشند، ولی نبود مهارت‌های کسب‌وکار باعث شکست کسب‌وکار خواهد شد.*

 

*در کسب‌وکاری که در  آن به فعالیت مشغول هستید تبحر داشته باشید. نه فقط در آن کار فنی که انجام می‌دهید.*

 

 

*هر شغل پرمخاطره برنامه‌ی دقیق و فکرشده دارد که از آن پیروی می‌شود. حرفه‌ای‌ها هرگز فی‌البداهه کاری انجام نمی‌دهند.*

 

*نبود اطلاعات مشکل عقب ماندن 80 درصد پایینی صاحبان کسب‌وکار نیست، بلکه به رفتار انسان و سیستم فکری او برمی‌گردد. چیزی که یقینا در 100 سال گذشته تغییر نکرده است.*

 

*صاحبان کسب‌وکاری که در حال تقلا هستند، زمان صرف می‌کنند تا پول ذخیره کنند. درحالی که صاحبان کسب‌وکار موفق برای اینکه زمان ذخیره کنند، پول خرج می‌کنند. چون شما همیشه می‌توانید پول بیشتری کسب کنید ولی هیچ وقت نمی‌توانید زمان بیشتری به دست آورید.*

 

بازاریابی چیست؟

اگر  قرار است سیرک به شهر شما بیاید و شما تابلویی نقاشی کنید که روی آن نوشته شده باشد: سیرک شنبه در محل نمایش اجرا دارد. این یعنی تبلیغات.

اگر تابلو را روی فیل بگذارید و در شهر بگردید. این یعنی ترفیع.

اگر فیل را از روی باغچه‌ی شهردار رد شود و روزنامه‌ی محلی مطلبی درباره‌اش بنویسد، این یعنی اعلان.

و اگر با این اتفاق باعث خنده‌ی شهردار شوید، این یعنی روابط عمومی.

اگر مردم شهر به سیرک بروند شما غرفه‌های بازی متعدد را به آن‌ها نشان بدهید، به آن‌ها توضیح دهید که اگر در این غرفه ها پول خرج کنند چقدر سرگرم خواهند شد، به سوالات آن‌ها پاسخ دهید و در نهایت آن‌ها مبالغ زیادی در سیرک هزینه کنند، این یعنی فروش.

و اگر شما همه‌ی این موارد را از قبل برنامه‌ریزی کرده باشید، این یعنی بازاریابی.

 

*همه‌ی چیزهایی که در بازاریابی با آن‌ها سر و کار دارید تاکتیک‌ها هستند.*

 

*استراتژی بدون تاکتیک منجر به فلج تجزیه و تحلیل می‌شود.*

 

*استراتژی تاکتیک‌هایی را که باید استفاده کنید، به شما دیکته می‌کند.*

 

*عبارت اگر آن را بسازید مشتریان سراغش می‌آیند، به عنوان جمله ای در فیلم‌نامه جذابیت ایجاد می‌کند. ولی اگر به عنوان استراتژی کسب‌وکار از  آن استفاده کنید، افتضاح است.*

 

برای مشاهده بخش دوم خلاصه‌ی کتاب طرح بازاریابی برای کسب‌وکارهای کوچک سورنا آکادمی را دنبال کنید.